کد مطلب:28502 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

گفتگوهای امام با طلحه












2214.مروج الذهب: هنگامی كه زبیر بازگشت، علی علیه السلام طلحه را ندا داد: «ای ابو محمّد! چه چیزی تو را به قیام [ علیه من] وا داشت؟».

طلحه گفت: خونخواهی عثمان.

علی علیه السلام فرمود: «خداوند، آن كسی را كه به ریختن خون عثمانْ نزدیك تر بود، بُكشد! آیا نشنیدی كه پیامبر خدا [ درباره من ]می فرمود: "بار خدایا! دوست بدار آن را كه او را دوستش می دارد و دشمن بدار آن را كه دشمنش می دارد!"؟ و تو نخستین كسی هستی كه با من بیعت كردی و سپس، آن را شكستی و خداوند عز وجل فرمود: "فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا یَنكُثُ عَلَی نَفْسِهِ ی؛[1] آن كه پیمان شكَند، بر زیان خود، پیمان شكسته است"».[2].

2215.الإمامة والسیاسة- در گزارش گفتار امام علیه السلام با طلحه-: طلحه گفت: از این حكومت، كناره گیر تا آن را در میان مسلمانان، به مشورت بگذاریم.اگر به تو رضایت دادند، در آنچه مردم خواسته اند، وارد شده ای و اگر دیگری را خواستند، تو هم مانند یكی از مسلمانانْ [ تابع باش].

علی علیه السلام فرمود: «ای ابو محمّد! آیا تو با رضایت و بدون اجبار و اكراه با من بیعت نكردی؟ من بیعت خود را رها نمی سازم».

طلحه گفت: بیعت كردم، در حالی كه شمشیر بر گردنم بود.

فرمود: «آیا نمی دانی كه من كسی را بر بیعت، مجبور نساختم؟ و اگر اجباری در كار بود، می بایست سعد و ابن عمر و محمّد بن مَسلَمه را وادار می كردم، با این كه از بیعت، سر باز زدند و كناره گرفتند و من هم آنان را به حال خودشان وا گذاردم».

طلحه گفت: ما در شورا، شش نفر بودیم. دو نفر مُردند و ما سه نفریم كه با تو موافق نیستیم.

علی علیه السلام فرمود: «شما می توانستید پیش از بیعت، رضایت ندهید؛ امّا اینك حقّی جز آنچه بدان رضایت داده اید، در كار نیست؛ مگر آن كه كار خلافی [ انجام دهم]، كه موجب شود از آنچه بر آن بیعت شده ام، بیرون روید. اگر از من كاری ناپسند سر زده، بازگو كنید.

شما مادرتان عایشه را از خانه بیرون كشیدید و زن های خود را [ در خانه ]گذاشتید و این، بزرگ ترین كار زشت شماست.آیا این كار برای پیامبر خدا شایسته تر است كه پرده هایی را كه او بر پا كرده، بدرید و عایشه را از خانه بیرون برید؟».

طلحه گفت: [ او] برای اصلاح آمد.

علی علیه السلام فرمود: «به خدا سوگند، آن زن، به كسی كه كارهایش را اصلاح كند، نیازمندتر است. ای پیرمرد! خیرخواهی را بپذیر و به توبه به همراه ننگ، رضایت ده، پیش از آن كه ننگ با آتشْ همراه شود».[3].









    1. فتح، آیه 10.
    2. مروج الذهب: 373/2.نیز، ر.ك: المستدرك علی الصحیحین: 5594/419 /3.
    3. الإمامة والسیاسة: 95/1.